این نکات تجربیات شخصی بنده است انشاالله که مورد استفاده قرار بگیرد .
۱- از جمله روشهای ضد انقلاب برای ایجاد تجمعات غیر قانونی و اغتشاش کشاندن نیروهای خود به خیابان و از قبل قرار گذاشتن برای تجمع در محلی خاص است.
معمولا نیروهای انتظامی نیز از قبل در محل حضور دارند و یک محیط امنیتی و جوی سنگین بر محیط حکم فرماست معمولا نیروهای انتظامی دستور عدم تجمع می دهند و وقتی با سرکشی برخی روبرو میشود کمی خشونت چاشنی میکند و این خود نقطه است برای شروع تجمع . چگونه ؟ بمرور تجربه اعتراض به کمک ضد انقلاب امده یعنی شروع به اعتراض میکند سپس اعتراض به مقابله نفربه نفر و شدت گرفتن اعتراض می انجامد و شروع در گیری از همین جاست .
اخیرا برای شروع درگیری از زنهای مسن بهره می برند و از انجا که میدانند نیروهای بسیج و انتظامی بخاطر اعتقادات خود برخورد خشونت امیز با زنان نمیکنند این افراد قدرت مانور پیشروی بیشتری دارند تا مردان.
مواردی دیده شد که وقتی هیچ بهانه ای در دست نبود خانومی که خود را فرزند شهید می نامید و ظاهر ارایش کرده اش را در غالب چادر ژیچانده بود جلو میامد و شروع به بحث می کرد . تا شاید با عصبانی کردن نیروهای انتظامی و یا بسیجیان حاضردر میدان کاری از پیش ببرد سپس بقیه جمع می شدند و تا نیروهای خودی داغ میکردند به او اعتراض میکردند .
از جمله روشهای مفید برخورد با ایشان این است که دست انها را بخوانیم و با ابتکار عمل جلوی سو استفاده انها را سد کنیم .
بطور مثال وقتی در تجمع روز ۱ اسفند همین خانوم بظاهر فرزند شهید برای اعتراض جلو امد تا بنده که در محوطه ای تنها درمیان جمع انها بودم و داشتم فیلم برداری میکردم را وراد بحث کند خدا خواسته فکری به ذهنم رسید که مفید فاید بود زن با شور وهیجان زیادی جلو امد و شروع کرد به بحث :
شما بسیجی هستی یا جزو نیروهای اطلاعاتی ؟؟؟؟
من نیز نگاهی به او کردم و مثل کسانی که نمی شنوند و با اشاره حرف میزنند به او فهماندم که من ناشنوا هستم .
زن هاج و واج مانده بود و از اینکه نتوانسته بود این فرصت را به جرقه ای برای شروع درگیری و احتمالا کتک زدن بنده و مصادره دوربین که طبق آشنایی ام با روشهای انها به احتمال زیاد زیر نظر اغتشاشگران بوده و نشان شده بودم تبدیل کند حسابی لجش گرفته بود .
یا اینکه بعدا باین نتیجه رسیدم که حتی میشود باروی گشاده و مهربان با انها برخورد کرد که این خود باعث رسوا شدن انها میشود او داد میزند و ما داریم با چهره ای خندان با او صحبت میکنیم مطمئنا در این روش مردم هم حق را به ما میدهند.
یا اینکه روشی که در همان ۱ اسفند اجرا کردیم و خوب هم جواب داد دست بالا گرفتن در بحث است . وقتی او شروع به بحث کرد با صدایی رسا تر و استدلالی محکم تر ( اگر توانایی انرا داریم ) شروع به سر دادن ندای مظلومیتمان کنیم .
: چه میخواهید از جان این نظام . صد نفر در یک شهر یک میلیونی میخواهید نظم ابه هم بریزید دیکتاتوری چیزی غیر از این است ؟
چه میخواهید از جان این نظام فکر کردید یادمان رفته چقدر از جوانانمان را درهمین خیابانها ترور کردید مردم و کاسب و فروشنده و... فقط چون طرفدار این نظام بودند .
شما دروغگوها ازادی فقط بهانه اتان است حتی تحمل شنیدن صدای یک مخالف را ندارید .
و یا یادم میاید ۲۲ بهمن ۸۸ در میان جمع تجمع کنندگان حاضر شدیم و با شعارهای خودمان و حضور مردم بساطشان رابرچیدیم ان وقت یکی از دوستان خوش فکر وسط میدان رفت و با صدای رسا اعلام کرد
منافقین . ضد انقلابها خانواده اعدامیها . وابستگان ساواک و رژیم پهلوی بدانید تا ما در این مملکت هستیم و تا مردم هستند ارزوی ایستادن جلوی این ملت را بگور خواهید برد.
یادم نمیرود چنان ضربه سنگینی برای انها بود که جز یک مسیر صد متری که آنهم با حضور رفقای حزب الهی و مردم مسدود شد هیچ کار دیگری نتوانستند بکنند.
خلاصه کلام اینکه خشونت و رفتارهای تند تنها روش نیست اتفاقا استفاده از روشهای مبتکرانه و ارام میتواند بدون ایجاد درگیری تجمعات خیابانی را پایان دهد.
نظرات شما عزیزان: